خدایی که این همه در قرآن با صفاتی مانند رحمان، رحیم، غفور و ودود از او یاد شده و «یریدالله بکم الیسر» است و میفرماید: من دوست دارم مردم زندگیشان به آسانی بچرخد و همچنین در قرآن کریم میفرماید: دین حرج (سختی) ندارد؛ این خدا اگر تکالیفی بر گردن انسان گذاشته است، حکمت دارد. مثل سربازی که اگرچه فرمانده نمیخواهد او را اذیت کند اما به هر حال برای اینکه ورزیده شود، تکالیفی را بر گردنش میگذارد. یا معلم یا استادی که در دانشگاه تکالیفی را به دانشجویش میدهد. یکی از عبادتها و نشانههای مسلمانی، «روزهداری» است. روایت میفرماید: هر کس با چند شرط در ماه رمضان روزه بگیرد... سکوت کند ... آرامش داشته باشد ... گوش و چشم و زبانش را از دروغ و حرام و غیبت حفظ کند و مردم را اذیت نکند؛ روز قیامت آن قدر به ابراهیم خلیلالله نزدیک میشود که زانو به زانوی این پیامبر(ع) قرار میگیرد. مقام کمی نیست.
شیخ صدوق کتابی دارد مربوط به سه ماه رجب، شعبان و رمضان. یکی از فضائل این ماه این است که رسول خدا(ص) میفرمایند: نگویید رمضان آمد (مثل اینکه بگویید بهار آمد) نه! شما چه میدانید رمضان چیست. اولاً اسمی از نامهای خداست، دوم اینکه تنها ماهی است که خدا در قرآن به خودش نسبت داده است. اسم رمضان را با تکریم و احترام بیاورید. ولو کسی روزه نمیگیرد مثلاً مریض است یا پیرمرد است یا بچه شیر میدهد حرمت نگه دارد. حرمت نگه داشتن مخصوص روزهدار نیست. مثلاً شما جایی که عزا برگزار شده، حالت عزا میگیرید، نمیخندید و لباس مشکی میپوشید. ممکن است شما نتوانید روزه بگیرید اما وقار ماه مبارک رمضان باید حفظ شود.
دینداری ما این روزها به گلهمندیهای ما گره خورده است. به عنوان نمونه بنده از یک قاضی گلهمندم؛ از مسئولی گلهمندم؛ از گرانی و تورم ناراحتم؛ از مخارج سنگین بیمارستان ناراحتم؛ زمزمه میکنم من نماز نمیخوانم و روزه نمیگیرم. این حرف نادرستی است که دینداری را به گلهمندیها گره بزنیم. حتی من طلبه ممکن است اشتباه کنم. دینداری ما نباید فصلی شود. روایت است اگر کسی عمداً و با عدم اعتقاد و تمسخر روزه ماه رمضان را بخورد «خرج الایمان منه».
نظر شما